بیماری روانی چه علائم جسمی می تواند ایجاد کند؟

2022-05-03

ما اغلب فکر می کنیم که بیماری روانی فقط بر تفکر و روانشناسی تاثیر می گذارد در واقع اگر مشکل روانی وجود داشته باشد نه تنها در تفکر و روانشناسی بلکه در بدن نیز منعکس می شود.سوال.
بیماری روانی 1. علائم فیزیکی خستگی: ما در مورد وحدت بدن و ذهن صحبت می کنیم. علائم جسمی اغلب بازتابی از مشکلات روانی است. علائم جسمی بسیاری از بیماری های غیر ارگانیک ناشی از علل روانی است. علائم جسمی اغلب ناشی از افسردگی شدید و ناامیدی از زندگی، از دست دادن هدف و جهت گیری در زندگی، و احساس ناامنی است.
بیماری روانی 2. علائم جسمانی شانه های سفت و سفت: چیزی آن چیزی نیست که می خواهید، درگیری عاطفی در قلب شما وجود دارد، یا به این دلیل که زندگی شما بیش از حد استرس زا است، یا نسبت به برخی از گذشته خود احساس گناه می کنید. اقدامات. اسکندر دکتر لوون همچنین در «دینامیک انسان و ساختار شخصیت» گفته‌های مرتبطی دارد، افتادگی شانه‌ها نشان‌دهنده افسردگی درونی است، شانه‌های بالا انداختن مربوط به ترس است و شانه‌های خمیده پاسخی به بار روانی سنگین است.
بیماری روانی 3. علائم فیزیولوژیکی سوء هاضمه: بیشتر آنها ارگانیک نیستند، بلکه عملکردی هستند، بنابراین با احساسات مرتبط هستند، نمی توانند واقعیت را بپذیرند، تحریک پذیر، لجباز و سرسخت در مورد وضعیت خود هستند، نمی توانند اجازه دهند. برو افسردگی به زندگی ایمان داشته باشید، با آرامش با زندگی روبرو شوید و بگذارید زندگی تا حد امکان آزاد باشد.
https://cdn.coolban.com/ehow/Editor/2022-05-02/626fb88177b1f.jpg
بیماری روانی 4. درد ناشی از علائم جسمی: ​​ عدم تعادل روحی و عاطفی ایجاد می شود، درد عضلانی ناشی از عصبانیت ذهنی است که تخلیه نمی شود، تنش جسمی ناشی از دلایل روانی است، سردرد ناشی از درد درونی است، زیرا عدم تمایل بیان یا ابراز نکردن، سپس با اکراه پذیرفتن احساسات بد، کناره گیری، فرار از جلوه های دنیای واقعی، نوع دیگری از زندگی است که به دنبال عقلانی، معقول، در دسترس و درد دنبال کردن نتایج نامطمئن است که اغلب در قلب اتفاق می افتد. جمعی محدود، خودخواه، سرسخت، عمدی، آرامش دارند و قضاوت منطقی خود را در مورد آنچه در حال وقوع است دارند.
بیماری روانی 5. نوع میگرن: تبدیل تم بدن به سر و تلاش برای درک آن موضوع در این سطح، که یکی از آنها در عدم رضایت جنسی آشکار می شود.
بیماری روانی 6. بی اشتهایی: نتیجه پذیرفته نشدن بیمار توسط دیگران، تلاش برای از بین رفتن پوچی اینگونه مظهر رضایت روحی است، یکی بی اشتهایی عصبی است: افکار زاهدانه زیاد، طرد شدن همه نیازهای مادی و جسمانی هدف عفاف و معنویت است و میل زیادی به زندگی دارم اما از بی اشتهایی برای از بین بردن حرص و میل استفاده می کنم که فکر می کنم نباید وجود داشته باشد تعادل خوشبختی را پیدا نمی کنم. بر خلاف بی اشتهایی معمولی، باید با خودم صادق باشم و حرص، پورنوگرافی، خودمحوری و زنانگی خود را بپذیرم. بی اشتهایی معمولی رژیم گرفتن به دلایل مختلف است. پس از مدتی طولانی، یک رفلکس شرطی معمولی شکل می گیرد و علاقه به غذا از بین می رود.
https://cdn.coolban.com/ehow/Editor/2022-05-02/626fb88b5ccf1.jpg
بیماری روانی 7. پرخوری عصبی: بیشتر مظهر عدم توجه اطرافیان یا مورد غفلت قرار گرفتن، استفاده از غذا برای ارضای خود، پرکردن جای خالی قلب یا تنهایی پس از موفقیت، یا نوع دیگری از میل به عشق رضایت به شکلی که از نظر جسمی به صورت هوس خوردن شیرینی ها و غذاهای لذیذ ظاهر می شود. تفاوت با غذا خوردن اجباری: وسواس غذا خوردن ناتوانی در درمان عشق در سطح آگاهانه است، فقط می توان آن را از طریق بدن تمرین کرد، به دنبال عشق، تایید و تشویق در سطح اشتباه بود.
بیماری روانی 8. اختلال استفراغ، بولیمیا: بیماران به طور ذهنی می‌خواهند افکار خود را نادرست تخلیه کرده و ثابت کنند، خود و لذت زندگی را انکار می‌کنند، که مظهر عدم مراقبت در زندگی است، ابراز مقاومت و عدم تایید. تایید کنید.
بیماری روانی 9. لکنت زبان: در روند رشد، اطرافیان شما بیش از حد مقتدر و انتقادی بودند، نگران ابراز ذهنی خود، مبهم بودن، ناتوانی در بیان کامل و آزادانه نیازهای خود، اجتناب از ناخودآگاه خودآگاه، منجر به ترس و عصبی شدن می شود. گلویم تنگ است، دوران کودکی افسرده است و من جرأت نمی کنم فشار درونی ام را تخلیه کنم و از بیان مستقیم حرف های درونی ام اجتناب کنم. در مرحله بعد، مشکل شرطی شدن عوامل روانی است.
https://cdn.coolban.com/ehow/Editor/2022-05-02/626fb8965364f.jpg
بیماری روانی 10. اختلال در عملکرد حرکتی، اسپاستیسیته نوشتاری: اگر می خواهید با اعتماد به نفس ظاهر شوید، این عدم اعتماد به نفس در درون است. دیدن چیزها به صورت "تحریف" و "تحریف" روشی نادرست برای ابراز وجود است.
بیماری روانی 11. اختلالات جنسی: ترس های مختلف در مورد خود، شریک زندگی و رابطه جنسی، اساسی ترین دلایل هستند. بی‌تفاوتی زنانه زمانی است که زنان آمادگی ندارند خود را تسلیم کنند، می‌خواهند «ارباب شوند»، تمایلی به اطاعت ندارند و در شرایط نامساعدی قرار دارند، و همچنین می‌تواند به دلیل افکار نامناسب مداوم در مورد رابطه جنسی، یا عدم عشق و پذیرش یکدیگر باشد. . ناتوانی مردانه، به استثنای عوامل فیزیکی، فرودستی روانی ناشی از عدم قدرت و تسلط، عدم اعتماد به مردانگی و پرخاشگری خود، استرس بیش از حد، ترس از زنان، یا احساس گناه، سردرگمی، ترس از دست دادن، بیماران نیز ممکن است دلایل فردی داشته باشند. به عنوان مثال برخی از تجربیات زندگی یا سوگیری های شناختی.