روانشناسی واقعی مردانی که نمی خواهند ازدواج کنند

2022-06-09

در جامعه امروزی، مردان زیادی هستند که سنشان کم نیست، اما اصلاً دوست ندارند شریک زندگی خود را پیدا کنند و به نظر می رسد که اصلاً تمایلی به ازدواج ندارند. مهم نیست که پدر و مادرشان چقدر اصرار می کنند، مردان فقط بی تفاوت هستند و سال به سال هنوز تنها هستند. مهم نیست که والدین چقدر مضطرب هستند، بسیاری از مردان هنوز به نظر می رسند که با آنها کاری ندارند. خب، این چه نوع روانشناسی است؟ دلایل واقعی روانشناختی که این مردان نمی خواهند ازدواج کنند چیست؟

https://cdn.coolban.com/ehow/Editor/2022-06-07/629f38d614df9.jpeg

1. لذت بردن از زندگی و دنبال آزادی

در گذشته برنامه های سرگرمی وجود نداشت و زندگی به تنهایی به ویژه خسته کننده بود. در نتیجه مردها خیلی زود می خواهند ازدواج کنند، با زن دیگری زندگی کنند، همدیگر را گرم کنند و وقت بگذرانند. اما اکنون زندگی بسیار رنگارنگ است، انواع غذاهای خوشمزه وجود دارد و انواع پروژه های اوقات فراغت بی شمار است. حتی اگر فقط یک تلفن همراه باشد، مرد در خانه تنها احساس خستگی نمی کند و احساس می کند که زندگی خسته کننده است. زیرا مردان می توانند راه های زیادی برای گذراندن زمان داشته باشند. بنابراین، بسیاری از مردان از وضعیت زندگی یک فرد بسیار لذت می برند، زمانی که نیاز به سر کار دارند، سر کار می روند، پس از پایان کار، زمانی که می خواهند بازی می کنند و هر کاری که می خواهند انجام می دهند. این نوع انسان از دیرباز به چنین زندگی آزادانه و بدون ممانعت دیگران عادت کرده است.بنابراین وقتی مردی احساس می کند که این گونه زیستن اشکالی ندارد، واقعاً حاضر نیست به راحتی تغییر کند.

https://cdn.coolban.com/ehow/Editor/2022-06-07/629f3934bf9b6.jpeg

2. فشار روانی و هزینه بالای ازدواج

ازدواج با کسی و زندگی مشترک یک چیز بسیار ساده به نظر می رسد. در واقع ازدواج نیاز به خانه و هزینه های زیادی دارد، بعد از ازدواج باید مسئولیت خانواده و تربیت فرزندان را بر عهده بگیرید. مردها به پول زیادی نیاز دارند تا بتوانند با آن کنار بیایند. این فشار، ممکن است برخی از مردان بتوانند آن را به طور معمول تحمل کنند، اما برخی از مردان نمی توانند آن را برای یک عمر تحمل کنند. تفکر روانشناختی بسیاری از مردان این است: حمایت از خود یک مشکل است، چه رسد به فکر کردن به ازدواج. اگر چه مرد می داند که خیلی جوان نیست و بسیاری از همسالانش قبلاً ازدواج کرده اند، اما هنوز اعتماد به نفسی ندارد و همیشه از فکر کردن به آن بی میل بوده است و فقط می خواهد اول از خودش مراقبت کند و بعد صبر کند. نگاهی بینداز این ذهنیت وجود دارد که منتظر بمانید تا درآمدتان بهتر شود و بتوانید قبل از ازدواج مسئولیت خانواده را بر عهده بگیرید.

https://cdn.coolban.com/ehow/Editor/2022-06-07/629f394252894.jpeg

3. کنار آمدن با زنان بسیار دشوار است و خدمات روانی زنان دشوار است

بسیاری از مردان زنان را درک نمی کنند، که منجر به درگیری بیشتر و بیشتر در تعامل آنها با زنان می شود، درماندگی آموخته شده، آن را فراموش می کنند و برنامه ریزی می کنند که روانشناسی زنان را کنار بگذارند. مردان مجرد اساساً برخی از روابط گذشته نیز دارند. به دلیل تجربه، آنها به خوبی درک می کنند که دوست داشتن آن ساده است، اما همیشه کنار آمدن با یکدیگر بسیار دشوار است. اما همیشه اختلاف نظر با یکدیگر وجود خواهد داشت، همیشه دعواهای زیادی وجود خواهد داشت و همیشه مواردی وجود دارد که نمی توانند ادامه دهند. وقتی مردی به این فکر می کند که دوباره با کسی باشد، باز هم از حالت تازه به کسل کننده می رسد، از احساس خوب بودن طرف مقابل به احساس اینکه طرف مقابل پر از مشکل است، مرد کمی طرد می شود و نمی خواهد. به خود اجازه دهد دیگر در آن حضور داشته باشد. پویایی روانشناختی مردان: مردان به جای اینکه به دنبال کسی باشند که همیشه جلوی خود را بگیرد، نیاز به دلجویی داشته باشد، همیشه نیاز به پرداخت هزینه های زیادی داشته باشد و برای طرف مقابل وقت بگذارد، احساس مجردی دارند که به نظر بهتر است. این جور مردها ازدواج نمی کنند و اینطور نیست که نمی خواهند کسی با همه چیز روبرو شود. او واقعاً نمی داند چگونه یک نفر را دوست داشته باشد تا آنها بتوانند با خوشحالی بیشتری کنار بیایند و چنین مردی واقعاً نمی داند چگونه یک ازدواج را مدیریت کند تا هر دو احساس خوشبختی کنند. علاوه بر این، افراد بیشتری ازدواج می کنند و سپس طلاق می گیرند و دیگر آرزوی ازدواج ندارند و دیگر تمایلی به ازدواج ندارند. یک نوع روانشناسی وجود دارد که تا زمانی که با فردی آشنا نشوید که می خواهد همه چیز را برای آن بدهد، نمی خواهید ازدواج کنید و ازدواج آنقدرها هم که فکر می کنید خوب نیست.